برای تحلیل و ارزیابی قیمت داراییها در بازار ارزهای رمزنگاری شده، دو روش تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال Fundamental مورد استفاده قرار میگیرد. در مورد تحلیل تکنیکال مقالات بسیاری را منتشر کردهایم، اما تحلیل فاندامنتال چیست؟
برای تحلیل بنیادی یک پروژه رمرارز یا یک پروژه بلاک چین از چه ابزار و روشهایی باید استفاده کرد؟ بر روی چه ارز دیجیتالی سرمایهگذاری کنیم؟ بهترین قیمت برای ورود به بازار یک رمز ارز کجاست؟ چطور پروژههای آینده دار بازار ارزهای دیجیتال را شناسایی کنیم؟ این مقاله به منظور پاسخ به این سوالها نوشته شده است.
فهرست محتوا
تحلیل فاندامنتال چیست؟
بازار ارزهای دیجیتال، یک بازار فناوریمحور است. هریک از پروژهها، ایده و نوآوریای در حوزه بلاک چین، ارزهای رمزنگاری شده، امور مالی غیرمتمرکز یا دیفای ارائه میدهند و پیش از سرمایهگذاری بر روی آنها، بهتر است این ایده و نوآوری را بشناسیم، کاربرد آن را بدانیم و بر این اساس آیندهدار بودن آن و همچنین ارزشمندی آن برای سرمایهگذاری را بسنجیم.
واقعیت این است که اکثر ارزهای دیجیتال از موفق به راهاندازی کامل نشده و بعضی از آنها حتی از مرحله آزمایشی برای تبدیل شدن به ارز دیجیتال نیز عبور نمیکنند. برای اجتناب از اخذ تصمیمات احساسی که به از دست دادن سرمایه شما منجر میشود، باید نحوه انجام تحلیل فاندامنتال یا بنیادی را بر روی ارزهای دیجیتال یاد بگیرید تا به جای تبلیغات بازار، بر اساس اطلاعات موثق تصمیم گیری کنید.
Fundamental Analysis یا تحلیل فاندامنتال روش ارزیابی یک دارایی از طریق بررسی معیارهای اقتصادی، مالی و سایر معیارهای کمی و کیفی مرتبط با آن به منظور سنجش ارزش درونی آن دارایی است. به عبارت دیگر، تحلیل بنیادی، ارزیابی متغیرهای کلیدی یا متغیرهای اساسی برای سنجش داراییهای مالی قابل معامله نظیر ارزهای رمزنگاری شده است.
در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال هر آن چیزی که پتانسیل تاثیر بر قیمت آن دارایی را دارد، مورد بررسی قرار میگیرد؛ از بروزرسانیهای فنی شبکه گرفته تا اعلام همکاری جدید و یا لیست شدن در صرافیهای کریپتو، همه این عوامل در تحلیل بنیادی یک رمز ارز مورد بررسی قرار میگیرد.
اساس و پایه تحلیل فاندامنتال توسط بنجامین گراهام (Benjamin Graham)بنا نهاده شد. گراهام سرمایهگذار، استاد دانشگاه و اقتصاددان بریتانیایی – آمریکایی بود که به پدر سرمایهگذاری ارزشی معروف است؛ سرمایهگذاری ارزشی نوعی الگوی سرمایهگذاری است که شامل خرید یک دارایی است که تحلیل فاندامنتال، آنها را داراییهایی کمتر از قیمت واقعی خود میداند یا به قول معروف آن دارایی Undervalue است؛ یعنی ارزش فعلی دارایی کمتر از میزان واقعی آن برآورد شده است، لذا آن دارایی ارزش سرمایهگذاری را دارد.
طبق سخنان گراهام، ارزش ذاتی یک دارایی میتواند با استفاده از عوامل شرکتی نظیر داراییها، درآمد و پرداختهای آن شرکت مشخص شود. تغییر قیمت همواره به خاطر وجود دلایل مختلف صورت میگیرد و کسانی که تمام نکات را میدانند و میتوانند تصمیم صحیحی بگیرند، باید بتوانند نوسانات آینده قیمت را پیش بینی کنند.
تحلیل بنیادی در حوزه کریپتو
در داراییهای سنتی نظیر سهام، تحلیل فاندامنتال شامل ارزیابی سلامت مالی شرکت بر اساس صورتهای مالی آن است. از آنجایی که سرمایهگذاران متخصص در زمینه داراییهای مالی سنتی دارای میزان بسیار زیاد اطلاعات برای تحلیل هستند، تحلیل بنیادی تقریبا فرآیند سادهای است. اما در بازار نوین ارزهای دیجیتال، فاکتورهای تحلیل فاندامنتال چیست؟
هنگامی که صحبت از ارزهای دیجیتال میشود، شرایط به طور کلی متفاوت است. اکثر پروژههای کریپتویی هیچ درآمد، سود و سایر معیارهای سنتی را ندارند که افراد حاضر در دنیای امور مالی بتوانند برای ارزشگذاری داراییهای مالی از آن استفاده کنند.
بدون وجود معیارهای سنتی که قضاوت را بر اساس آنها میتوان انجام داد، سرمایهگذاران ارز دیجیتال باید از زاویه دیگر و بر اساس منطق پیشبینی، تحقیقات گسترده و عمیق و پتانسیل ارز دیجیتال مورد نظر، به تحلیل فاندامنتال آن بپردازند.
همچنین باید به خاطر داشته باشند که تحلیل بنیادی به دلیل ماهیت منحصر به فرد بازار کریپتوکارنسی همیشه پاسخگو نیست. برای مثال دنتاکوین (Dentacoin) را در نظر بگیرید که راهکار بلاک چین برای صنعت جهانی دندانپزشکی است. اگر برای شما این سوال به وجود آمده است که دندانپزشک برای مراقبت بهتر از بیماران خود چه نیازی به راهکار بلاک چین دارد، پاسخ این است که در واقع هیچ نیازی ندارد! در واقع بسیاری از پروژهها به نوعی آیندهپژوهانه بوده و در زمان حال، هیچ کاربرد و کارکردی ندارند.
یک دارایی که هیچ محصول مشخصی در فضای فیزیکی و دیجیتال ندارد را چطور باید مورد ارزیابی فنی و فاندامنتال قرار داد؟
یکی از کاربران سایت ردیت که عضو بلاک چین دنتاکوین بود، در این خصوص پرسیده است: چرا این پروژه به پلتفرم غیرمتمرکز یا بلاکچین نیاز دارد؟ میتوانید خدمات خود را به سادگی از طریق سرویسهای اینترنتی معمولی ایجاد و ارائه دهید.
تنها تفاوت این دو سرویس در زمینه سیستم تشویقی یا جایزهدهی است. در سیستم بلاک چین، پس از پر کردن فرم بررسی و نظرسنجی توسط بیمار به او توکن اهدا میشود، اما میتوان این سیستم را با اهدای پول نقد نیز انجام داد. چه برتری در این سیستم وجود دارد که من متوجه آن نمیشوم؟
ارزش بازار Dentacoin طی کمتر از یک ماه به ۲ میلیارد دلار رسید! حتی حامیان اصلی آن نیز از این اتفاق غافلگیر شدند. در حال حاضر ارزش بازار دنتاکوین به زیر ۱۵ میلیون دلار رسیده است. اگر بر روی چنین پروژهای سرمایهگذاری کرده بودید، زیان شما بیش از ۹۹ درصد بود! در واقع سرمایه شما نابود شده بود.
پس ما در حوزه ارزهای دیجیتال، با داراییهایی سروکار داریم که محصولی را ارائه میدهند. باید این محصول، بازار هدف آن، نیاز جامعه بشری به آن و بسیاری عوامل دیگر را مورد بررسی قرار دهیم. اگر یک پروژه، ایده بسیار عالی و جذابی را ارائه دهد اما در زمان فعلی، جهان به آن نیازی نداشته باشد، احتمال موفقیت آن بسیار کاهش خواهد یافت.
برای تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال و پروژههای حاضر در این حوزه باید اطلاعات و دیتا مورد نیاز برای ارزیابی بنیادی آن را بدست آورید. این اطلاعات را از کجا میتوان بدست آورد؟
منابع اطلاعاتی برای تحلیل فاندامنتال Fundamental
اگر تحلیل فاندامنتال به تحقیقات گسترده و عمیق نیاز دارد، از کجا میتوان اطلاعات موثق جمعآوری کرد؟ چندین منبع اطلاعات برای استفاده وجود دارند که عبارتند از:
- وبسایتهای پروژه مورد نظر
تمامی پروژهها و ارزهای دیجیتال، وبسایت خود را دارند. در این وبسایت مسیر توسعه پروژه و Whitepaper یا سپیدنامه آن را میتوان مشاهده کرد. همچنین بسیاری از اتفاقهای فاندامنتالی آن پروژه از طریق حساب کاربری پروژه در شبکههای اجتماعی رسمی آن منتشر خواهد شد.
- وایت پیپر
مقالهای که تمام سرمایهگذاران ارز دیجیتال موظف به خواندن آن هستند. وایت پیپر، گزارشی رسمی است که موارد استفاده پروژه را بررسی و درباره اهداف پروژه صحبت میکند. از آنجایی که وایت پیپرها اغلب توسط تیم پروژه برای توسعه دهندگان دیگر نوشته میشود، خواندن آن ممکن است دشوار باشد. اما منبع بسیار خوبی برای شناختن دقیق یک پروژه است.
وایت پیپر یک رمزارز یا کوینی که برای اولین بار عرضه میشود، حاوی پیشینه، استراتژی، اهداف، نگرانیها و گاهنمای پروژه بلاک چین موردنظر برای اجرای موفقیتآمیز آن است. از آنجایی که وایت پیپرها باید دقیق و دربرگیرنده تمامی جزییات پروژه باشند، تحلیل آنها میتواند اطلاعات مهمی را در اختیار شما بگذارد. بزرگترین مزیت وایت پیپر این است که میتوانید پی ببرید که آیا شرکت یک برنامه اجرایی به دقت طرحریزی شدهای برای پروژه دارد یا خیر.
داشتن یا نداشتن چنین طرحی در تحلیل رمزارز آن پروژه بسیار مفید خواهد بود. به همین دلیل بررسی و مطالعه وایت پیپر به شدت توصیه میشود.
یک وایت پیپر باید جوابگوی سوالات زیر باشد:
- طرح و پیشنهاد فروش انحصاری پروژه خصوصا در مقایسه با رقبایش چیست؟
- چشمانداز و روش لیدرهای پروژه چیست و چه طرح و برنامهای برای موفقیت آن دارند؟
- چه اقدامات و تمهیداتی را برای دستیابی به اهداف پروژه در نظر دارند؟
- موارد استفاده توکن چیست؟
تصمیم به سرمایهگذاری در هر پروژه بلاک چین یا رمزارز آن را به مطالعه تمام و کمال وایت پیپر آن منوط کنید و تحلیل نمایید که آیا هیچ منابع خوب دیگری از پروژه در دسترس هست. اگر یک رمزارز وایت پیپر ندارد، آن را زنگ خطر تصور کنید و برای تحلیل معیار بعدی آماده شوید.
و به یاد داشته باشید که داشتن وایت پیپر را به عنوان جام مقدس اعتبار و اصالت پروژه تلقی نکنید چرا که کاملا احتمال این وجود دارد که یک شرکت کلاهبردار و متقلب وایت پیپری متقاعدکننده داشته باشد.
- کانالهای ارتباطی جامعه
هر پروژه خوب و واقعی غیرممکن است که در انزوا توسعه یابد. تمام ارزهای موفق حداقل در چند شبکه اجتماعی حضور دارند و حتی بعضی از آنها در برنامههای اسلک (Slack)، تلگرام یا دیسکورد (Discord) کانالهای مخصوص به خود را دارند. معمولا توسعهدهندگان، بروزرسانیهای مختلف را در وبسایت خود یا پلتفرم آنلاین مدیوم (Medium) منتشر میکنند. این شرکتها عموما اخبار خود را در پلتفرم مدیوم منتشر میکنند.
- نشریات و خبرگزاریها
خوشبختانه اکنون خبرگزاریهای بسیاری وجود دارند که در حوزه تکنولوژی بلاک چین و ارزهای دیجیتال متخصص هستند و مطالب تخصصی منتشر میکنند. در نتیجه باید همواره بررسی کنید که خبرنگاران درباره هر پروژه چه مطالبی میگویند که نظر شما را جلب کند.
همیشه هنگام بررسی منبع اطلاعات هوشیار باشید. صحت اطلاعات را از چندین منبع تایید کنید و این نکته را بدانید که پرداخت پول به اینفلوئنسرها و وبسایتها برای ارائه نقد و پیشنهاد وسوسه کننده در خصوص یک پروژه خاص اصلا موضوع عجیب و غیرقابل باوری نیست.
مراحل تحلیل فاندامنتال Fundamental یک ارز دیجیتال
به دلیل جدید بودن بازار ارزهای دیجیتال، برای تحلیل فاندامنتال پروژههای فعال در این حوزه، چارچوب کلی که مورد توافق همه باشد وجود ندارد. تمام تریدرها با تجربه تحلیلهای مخصوص به خود را دارند که شامل فاندامنتالهای کمی و کیفی میشوند.
ما در این بخش برخی از روشهای موجود برای تحلیل بنیادی را که توسط عمده تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرد را ارائه خواهیم داد. در نهایت تمامی روشهای تحلیل Fundamental به این سوال میپردازد که آیا ارز دیجیتال مورد نظر ارزش سرمایهگذاری دارد یا خیر؟ در ادامه ۸ فاکتور شناخته شده را معرفی خواهیم کرد.
۱. ارزش بازار یا مارکت کپ
ارزش بازار از ضرب تعداد کوین در گردش یک پروژه در قیمت آن کوین بهدست میآید. مارکت کپ، معمولا اولین فاکتور در تحلیل فاندامنتال یک ارز دیجیتال است. ارزش بازار پارامتر مهمی است؛ زیرا مقدار سرمایه موجود در بازار یک ارز دیجیتال را نشان میدهد و همچنین با توجه به آن میتوان پیش بینی کرد که آیا قیمت یک دارایی جای رشد دارد یا نه؟
برای محاسبه ارزش بازار ارز دیجیتال، تنها کاری که باید انجام دهید محاسبه حاصل ضرب قیمت فعلی ارز دیجیتال در موجودی در گردش آن است. برای مثال اگر یک میلیون کوین در گردش با قیمت یک دلار وجود داشته باشد، ارزش کلی بازار آن یک میلیون دلار میشود.
همچنین برای اطلاع از ارزش بازار ارز دیجیتال مورد نظر خود میتوانید به صفحه قیمت ارزهای دیجیتال میهن بلاکچین مراجعه کنید. در این صفحه ارزش بازار اکثر ارزهای دیجیتال را مشاهده خواهید کرد.
یکی از اشتباهات رایج در بازار ارزهای دیجیتال، تمایل روانی و ذهنی افراد به سمت کوینهایی با قیمت کمتر وجود دارد. سرمایه گذاران مبتدی ارز دیجیتال ترجیح میدهند تا تعداد بیشتری از یک ارز دیجیتال داشته باشند.
برای مثال از نظر روانی دوست دارند بگویند ۱۰۰۰ واحد اتریوم دارند تا اینکه بگویند ۰.۰۰۵ بیت کوین دارند. از طرف دیگر بسیاری از افراد با نگاه به جدول قیمت ارزهای دیجیتال، میبینند که قیمت بیت کوین ۳۰,۰۰۰ دلار است اما قیمت اتریوم ۱۰۰۰ دلار، لذا با خود میگویند بیت کوین رشد خود را کرده و قیمت اتریوم ۱۰۰۰ دلار است و میتواند رشد بالاتری داشته باشد. این افراد دلیل حرف خود را صرفا قیمت یک دارایی اعلام میکنند. حال آنکه قیمت، فاکتور نشاندهنده ارزش یک بازار نیست. بلکه مارکت کپ یک دارایی، مقدار سرمایه موجود در آن را نمایش میدهد.
۲. موجودی کوین
دلیل آنکه بسیاری از هودلکنندگان بیت کوین (اصطلاحی در جامعه ارز دیجیتال برای کسانی که به جای فروش ارز دیجیتال، به حفظ آن میپردازند) معتقدند که در آینده بالاخره به ثروت عظیمی دست خواهند یافت، به موجودی بیت کوین مربوط است که سقف آن ۲۱ میلیون کوین است. در حال حاضر (تاریخ ۲۳ دی ۹۹) حدود ۱۸.۸۶ میلیون بیت کوین استخراج شده است و تقریبا ۴ میلیون بیتکوین برای همیشه از دست رفته است.
قانون عرضه و تقاضا مشخص است؛ عرضه کم و تقاضای زیاد باعث افزایش قیمت میشود. هنگامی که بالاخره عرضه بیت کوین به اتمام برسد، تقاضا برای این ارز دیجیتال باعث افزایش قیمت آن خواهد شد.
قانون عرضه و تقاضا به صورت برعکس نیز عمل میکند و به همین دلیل است که هنگام تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و ایجاد پورتفولیوی سرمایه گذاری خود باید به موجودی کوین دقت زیادی کنید. برای مشاهده تعداد کوینهای در گردش هر پروژه نیز میتوانید در صفحه قیمت ارزهای دیجیتال، بر روی هر رمز ارز کلیک کرده و این مورد را مشاهده کنید.
۳. حجم معاملات
حجم معاملات، شاخص مهمی در خصوص محبوبیت ارز دیجیتال است. البته این مولفه در تحلیل تکنیکال نیز مورد استفاده قرار میگیرد. حجم معاملات را به طور خلاصه میتوان اینطور تعریف کرد که میزان ارز دیجیتال معامله شده در یک بازه زمانی مشخص است. به عبارت دیگر، حجم معاملات به شما میگوید که ارز دیجیتال مورد نظر در صرافیهای ارز دیجیتال به چه میزان خرید و فروش شده است.
هنگامی که ارز دیجیتال حجم معاملات بالایی داشته باشد، بدان معنا است که بسیاری از افراد بر روی این ارز دیجیتال فعال هستند. شما میتوانید حجم معاملات را در صرافی های ارز دیجیتال یا سایتهایی نظیر کوین مارکت کپ بررسی کنید تا متوجه شوید که ارز دیجیتال مورد نظر شما در تمام بازارهای معاملاتی، چه میزان خرید و فروش میشود.
در این خصوص، هم چنین باید بدانید که ارز دیجیتال مورد نظر در چند صرافی در دسترس است. اگر فقط در صرافیهای کوچک و کمتر شناختهشده معامله میشود، به این معنی است که تقاضا برای خرید آن نیز کم است.
۴. کاربرد
در ابتدای مقاله به دنتاکوین به عنوان نمونهای از ارزهای دیجیتال با کاربرد بسیار کم اشاره کردیم. بعضی از ارزهای دیجیتال مشخصا فقط به این دلیل وجود دارند تا موسسان و توسعهدهندگان آنها بتوانند با شکار سرمایهگذاران به پول بادآورده برسند. این سرمایه گذاران ارزیابی نمیکنند که آیا پروژه مورد نظر آنها مشکلی را از عموم مردم یا بازار ارزهای دیجیتال برطرف میکند یا خیر.
از خود بپرسید که آیا توسعهدهندگان در صدد حل مشکل واقعی هستند یا خیر. اگر به این فکر هستند، آیا راهکار آنها بهبود چشمگیری در وضعیت فعلی ایجاد خواهد کرد؟ نکته مهمتر آنکه آیا به کار بردن بلاک چین برای هدف مورد نظر، راهکاری ضروری است؟ اگر برای حل مشکل موجود، ایجاد راهکار غیر بلاک چین ارزانتر، سریعتر و آسانتر است، بسیار بعید است که این پروژه به موفقیت قابل توجهی دست یابد.
اگرچه به نظر میرسد که شکست دنتاکوین از قبل مشخص بود، اما پیش بینی پتانسیل اکثر ارزهای دیجیتال بسیار سختتر است. پیشنهاد میکنیم شبکهای از سرمایهگذاران ارز دیجیتال با پیشینههای مختلف ایجاد کنید تا به صورت دسته جمعی به پیش بینی و قضاوت پتانسیل کاربرد کوین مورد نظر بپردازید.
۵. موسسان و توسعه دهندگان
بررسی تیم توسعه دهنده ارز دیجیتال باید بخش مهمی از تحلیل فاندامنتال باشد. متاسفانه دنیای ارز دیجیتال، افراد متقلب بسیار زیادی را به خود جلب کرده است که فقط برای متقاعد کردن سرمایهگذاران بی خبر حاضرند به طور آشکار و عمومی، دروغ بگویند.
در واقع، بسیاری از پروژههای ارز دیجیتال در صدد آن هستند که سرمایه افراد بدون تجربه را از چنگ آنها در بیاورند. چندین پروژه وجود داشتند که در تلاش بودند تا با پنهان کردن هویت موسسان و توسعهدهندگان به دلایل امنیتی، خود را معتبر نشان دهند. توصیه میکنیم قبل از سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، حداقل مدتی را صرف مطالعه مصاحبه ها و مشاهده کنفرانس موسسان کنید.
چون توسعهدهندگان و تیم اجرایی یک رمزارز نقشی کلیدی و اساسی درموفقیت یک پروژه دارند، لازم است شما افرادی را که از پروژه حمایت و پشتیبانی میکنند به خوبی بشناسید. تحلیل کنید که آیا هیچ یک از اعضای تیم توسعه بر روی پروژه فعالیت دارند و یا آن را رها کردهاند. همچنین تیم پروژه در گذشته سابقه فعالیت در پروژههای معتبری را دارند؟ و یا آیا عضوی از اعضای برجسته و سرشناس حوزه بلاک چین هستند؟ علاوه بر این موارد، تجربیات و توانمندیهای آنان نیز باید در نظر گرفته شود.
اطمینان حاصل کنید که توکن مورد حمایت افرادی هست که به کار و حوزه ارزهای دیجیتال تسلط دارند. این میتواند شما را از شرکتهایی دور نگه دارد که منافع مالی را بر اصول اخلاقی مقدم میشمارند. کلاهبرداران از این نقطه ضعف استفاده میکنند و اقدام به ساخت بنیانگذاران و بیوگرافیهای جعلی برای پروژه خود میکنند.
احتمال دارد که گاهی اوقات این کلاهبرداران از هویت شخصی قربانیان ناآگاه هم برای منافع خود سوء استفاده کنند. از این رو، بهترین حفاظ در مقابل این تاکتیک فریبکارانه انجام تحقیقات به شکل صحیح آن است. در هنگام تحلیل یک پروژه از رمزارز هایی که نمیتوانید هیچ اطلاعاتی در مورد توسعهدهندگان و بنیانگذاران آنها بدست آورید دوری کنید.
حتی اگر بیوگرافی مختصری از آنها بدست آوردید بررسی کنید که آیا فعالیتهایشان با تعداد فالوورها و لایکهای آنها مطابق دارد یا نه؟ به تفاوتهای ظریف و اختلافات جزیی مشابه این موارد هم دقت کنید.
نکته دیگر در مورد تیم موسس یا توسعهدهنده یک پروژه این است که سهم تیم توسعه از کل توکنها یا کوینهای آن شبکه چقدر است؟ این نکته نشان میدهد که این پروژه واقعا غیرمتمرکز است یا کنترل آن در دست عدهای خاص است.
۶. موانع بالقوه
هنگامی که صحبت از پروژههای بلاک چین میشود، عوامل بسیار زیادی وجود دارد که ممکن است اشتباه پیش روند. همیشه باید سرمایهگذاری خود را با توجه به این نکته شروع کنید که از نظر قانونی پروژه مورد نظر در چه شرایطی قرار دارد.
مشخصا تمام افراد در زمینه توافق نامههای بینالمللی کپی رایت و قوانین حفظ حریم خصوصی متخصص نیستند، اما انجمنها و گروههای ارز دیجیتال در این مورد میتوانند کمک شایانی کنند.
نکته بعدی مقیاس پذیری است. حتی بیت کوین که قدیمیترین و بزرگترین ارز دیجیتال جهان است، علیرغم منابع و نیروی انسانی که دارد با مشکلات جدی مقیاس پذیری مواجه است. اتریوم ارز دیجیتال بزرگ دیگری است که با ارائه اتریوم ۲ به دنبال رفع مشکل مقیاسپذیری است.
در انتها مطمئن شوید که آیا این ارز دیجیتال، رقبای قابل ذکری دارد یا خیر. امروزه ارزهای دیجیتال بسیار موفق نظیر بیت کوین، مزیت اول بودن در دنیای ارز دیجیتال را دارد. این موضوع به بیتکوین امکان داده است تا قبل از ورود سایر ارزهای دیجیتال، توجهات بسیار زیادی را به خود جلب کند.
۷. نقشه راه
بعضی از پروژه های ارز دیجیتال هیچ ایدهای از آینده خود ندارند. این پروژهها با افکار بلندپروازانه تغییر دنیا عرضه میشوند اما به ارائه یک محصول کاربردی نیز نمیرسند. اگر پروژهای دارای نقشه راه مبهم و غیرعملی است، مطمئن باشید که آینده روشنی ندارد.
نقشه راه خوب، پر جزییات و جامع است و مشخصا بیان میکند چه چیزی و در چه زمانی انجام شده و یا انجام خواهد شد. نقشه راه هرچه جزییات بیشتری ارائه دهد، بهتر است. مطمئن شوید که به برنامه کلی پروژه خود فکر میکنید. در پایان پروژه میخواهید که محصول کاربردی عرضه کنید. قطعا نمیخواهید که بازاریابی به توجه اصلی تیم پروژه در چند سال آتی تبدیل شود.
۸. پروسه فروش توکن را دنبال کنید
تمام عرضه اولیه کوینها (ICO) برای جذب سرمایه از طریق تامین مالی عمومی (Crowdfunding) به سیستم رمزارز یا توکن خود وابسته هستند. شما باید در تحلیل آنها همواره میزان فروش توکن را هنگامی که برای اولین بار عرضه میشود دنبال کنید و در طول زمان مراقب روند فروش آن باشید.
در واقع شرکتها و دیگر نهادها دانسته و از روی عمد دسترسی سرمایهگذاران بالقوه را به روند فروش توکن و سیستمشان تسهیل میکنند. این امر با هدف اثبات و تحقق وجاهت قانونی شرکت صورت میپذیرد. امروزه با رشد محبوبیت مدلهای تجاری زیرساختی ابری (مدلهایی که بر حسب تقاضا به کاربران ارایه خدمات مینمایند) بلاک چین نیز در میان جامعه رواج یافته و به عنوان سرویسی برای تامین شفافیت بالاتر فراگیر میشود.
به عبارت دیگر هیچ دلیلی برای یک شرکت وجود ندارد که روند فروش رمزارز خود را از شما مخفی کند. شرکتی که چنین کند به احتمال زیاد کلاهبردار است، پس اگر در تحلیل آن به چنین پروژههای برخوردید به هر قیمتی شده از چنین شرکتهایی دوری کنید.
مطالعه موردی: تحلیل فاندامنتال اتریوم
اتریوم اولین بار در سال ۲۰۱۳ توسط ویتالیک بوترین محقق و برنامه نویس ارز دیجیتال معرفی شد و اکنون یکی از بزرگترین پروژههای بلاک چین جهان است. اتریوم از روزهای اولیه خود حامیان مخصوص به خود را داشته است که معتقد بودند این پروژه پتانسیل تغییر دنیا را دارد. این نکات باعث شده است که اتریوم مثال بسیار خوبی برای مطالعه باشد.
ارزش بازار
طبق اطلاعات لحظهای سایت کوین مارکت کپ، ارزش بازار اتریوم نزدیک به ۵۰۰ میلیارد دلار است ( در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۴۰۰). در بازار ارزهای دیجیتال، تنها ارزش بازار دو رمز ارز بیت کوین و اتریوم به بالای ۱۰۰ میلیارد دلار رسیده است. از این رو اتریوم در جایگاه دومین رمز ارز بازار ارزهای دیجیتال قرار گرفته است.
موجودی کوین
ارز دیجیتال اصلی برای عملیات اتریوم، اتر (ETH) است که موجودی فعلی آن از ۱۰۰ میلیون کوین گذشته است. موجودی اتر محدود نیست و مانند بیت کوین سقف ندارد. در زمان نگارش این مقاله، موجودی رمز ارز اتر در گردش برابر ۱۱۸ میلیون کوین است.
ویتالیک بوترین در این خصوص گفت:
به منظور اطمینان از پایداری اقتصادی این پلتفرم در شرایط مختلف و با توجه به این نکته که صدور کوینهای جدید برای ماینرهای گواه اثبات کار (PoW) دیگر روش موثری برای ارتقای توزیع کوین یا هر هدف دیگری نیستند، اعلام میکنم که ما در خصوص سقف موجودی ۱۲۰ میلیون کوین به توافق رسیدهایم.
حجم معاملات
در حال حاضر حجم معاملات ۲۴ ساعته اتریوم بیش از ۱۷ میلیارد دلار است (بر اساس گزارش سایت کوین مارکت کپ). این مقدار طبیعتا تغییر میکند. برای مشاهده حجم معاملات لحظهای رمز ارز ETH به اینجا مراجعه کنید. بخش عمدهای از این حجم معاملات در صرافی بایننس است. کوین مارکت کپ تقریبا تمامی صرافیهایی که رمز ارز اتریوم در آنها معامله میشود را نمایش داده است.
کاربرد
در مورد کاربرد Ethereum به سایت این شبکه بلاک چین مراجعه میکنیم. اتریوم در وبسایت خود بیان کرده است:
اتریوم پلتفرم غیرمتمرکزی است که قراردادهای هوشمند را اجرا میکند. قراردادهای هوشمند، برنامههایی هستند که دقیقا طبق آنچه که برنامهنویسی شدهاند و بدون احتمال توقف، سانسور، کلاهبرداری یا مداخله شخص ثالث اجرا میشوند. این برنامهها بر بستر بلاک چینهای سفارشی شده اجرا میشوند که زیرساخت جهانی عظیم، قدرتمند و به اشتراک گذاشته شدهای است که میتواند بیانگر مالکیت دارایی باشد.
توسعه دهندگان اتریوم میخواهند به مردم امکان ایجاد بازارها، ذخیره ثبت قرضها و طلبها، انتقال سرمایهها طبق دستورالعمل مورد نظر و بسیاری از کارهای دیگر را بدهند که تاکنون صورت نگرفته است. تمام این امور بدون حضور واسطه یا خطر کلاهبرداری انجام میشود.
کاربردهای قراردادهای هوشمند بسیار زیاد است. حوزه دیفای یا امور مالی غیرمتمرکز میوه و ثمره اسمارت کانترکتهاست. پلتفرمهای وامدهی، سپردهگذاری یا Staking، صرافیهای غیرمتمرکز، اوراکل غیرمتمرکز، قابلیت همکاری غیرمتمرکز و بسیاری از محصولات با استفاده از قراردادهای هوشمند راهاندازی شدهاند؛ لذا کاربرد شبکه اتریوم بسیار گسترده و متنوع است.
موسسان و توسعهدهندگان
اتریوم توسط ویتالیک بوترین برنامهنویس روسی – کانادایی و موسس نشریه Bitcoin Magazine معرفی شد. سایر اعضای تیم اصلی اتریوم در زمان معرفی آن شامل میهای آلیسی، آنتونی دیلوریو و چارلز هاسکینسون بودند.
امروزه اتریوم توسط بنیاد Ethereum مدیریت میشود که بنیادی غیرانتفاعی در سوئیس است و ماموریت آن، ارتقا و پشتیبانی از این پلتفرم و بنا نهادن تحقیقات، توسعه و آموزش و ارائه آنها به دنیای ابزارها و پروتکل های غیرمتمرکز است که باعث تقویت توسعهدهندگان در مسیر تولید برنامههای غیرمتمرکز نسل بعد میشود.
موانع بالقوه
اگرچه راهکارهای بسیار زیادی بر بستر اتریوم ایجاد شده است، اما چندین مانع مهم وجود دارند که از دستیابی اتریوم به انتظارات جلوگیری میکند. شاید بزرگترین این موانع، مقیاس پذیری باشد.
برای آن که اتریوم به رایانه جهانی مورد انتظار خود تبدیل شود، باید به حل مشکل مقیاسپذیری بلاک چین خود بپردازد؛ البته اتریوم با معرفی اتریوم ۲ در سال ۲۰۲۰ گام بزرگی در جهت رفع مشکل مقیاسپذری برداشت.
نقشه راه
اتریوم اخیرا نسخه جدید نقشه راه خود به اسم اتریوم ۲.۰ را معرفی کرد. دارن لنگلی توسعه دهنده ارشد بلاک چین در این خصوص توضیح داد:
اتریوم ۲.۰ پس از تکمیل، علاوه بر متعادل کردن غیرمتمرکزسازی و امنیت، از تراکنشهای داخل زنجیره بسیار زیادی پشتیبانی خواهد کرد. با وجود این بنیاد، اتریوم پتانسیل این را دارد که در زیرساخت انتقال ارزش جهانی، پلتفرمی برای سیستم های جدید اقتصادی و مرکزی برای همکاریهای بینالمللی نقش کلیدی ایفا کند.
اتریوم ۲.۰ گواه اثبات سهام و شاردینگ (Sharding) را ترکیب میکند. اتریوم ۲ بر بستر انبوهی از تحقیقات بنا نهاده شده است که شامل تجمع امضا، تولید عدد تصادفی، امکان ایجاد فورک، در دسترس بودن اطلاعات، پشتیبانی از لایت کلاینت، ارتباط همتا به همتا و ارتباط بین شارد است. مشخصا توسعه دهندگان اتریوم به خوبی میدانند که آینده این پروژه به کدام سمت خواهد رفت.
استفاده شاخصهای اقتصاد سنتی در بازار ارزهای دیجیتال
در اقتصاد سنتی، اقتصاددانان با استفاده از دادههای رسمی ذخایر پول، بر صدور یک ارز نظارت میکنند. اعدادی که گزارش میکنند به طور کلی M1 و M2 و – بسته به کشور- M3 یا حتی M4 است. توضیح عمیق این چهار گروه فراتر از این تحلیل توکنومیکس است.
فقط این را بدانید که M1 واحد اندازهگیری نقدترین پول است، M2 برای پولهایی است که کمتر نقد هستند و الی آخر. این اعداد کمک میکند تا شفافیت و نظارت بر جنبههای مختلف ذخایر ارز امکانپذیر باشد.
این اعداد دارای اهمیتاند زیرا در طول تاریخ، پادشاهان، ملکهها و دولتها عادت داشتهاند در کشور خود پول اضافه تولید کنند. اداره یک کشور عموما بسیار هزینه بر است و افزایش درآمد یا ایجاد توازن در بودجه همیشه آسان نبوده است. پس این بدان معناست که تولید ارز بیشتر از نظر سیاسی صرفا نوعی مصلحتاندیشی است.
در دنیای مدرن، مواردی مانند کمک مالی به بانکها و واکنش به بحرانهای فرامنطقهای (مثل کرونا) دولتهای سراسر جهان را ملزم کرده است که مقدار قابل توجهی ارز جدید را خیلی سریع تولید کرده و عرضه کنند. در حالی که دولتها بر این روند نظارت میکنند، ایجاد ارز اضافی میتواند باعث کاهش آهسته – یا بعضا سریع – ارزش پول موجود شود. ما این کاهش را «تورم» مینامیم و زمانی بیشتر به چشم میآید که قیمت کالاها سال به سال افزایش مییابد.
تفاوت رمز ارزها با ارزهای فیات چیست؟
در مقابل این روند، ارزهای دیجیتال و توکنهای ساخته شده بر روی بلاک چین، برای روند صدور ارز دیجیتال خود برنامههای از پیش تعیین شدهای دارند که با الگوریتم مشخصی ایجاد شده است و با درک درستی از این الگوریتم میتوانیم به نحوی یک تحلیل فاندامنتال صحیح از آن داشته باشیم.
این بدان معناست که ما میتوانیم با دقت نسبی پیشبینی کنیم که چه تعداد کوین در یک تاریخ خاص ایجاد خواهد شد. اگرچه امکان تغییر این برنامه صدور برای اکثر داراییهای رمزارز وجود دارد، اما معمولا به توافق افراد بسیاری نیازمند است و اجرای آن بسیار دشوار است.
این امر برای مالکان این داراییها آسایش خاطر فراهم میکند، زیرا آنها با روندی قابل پیشبینیتر از فرآیند تولید پول توسط دولتها میتوانند مقادیر تولید دارایی خود را درک کنند. برای درک این مفهوم برنامه عرضه و توزیع بیت کوین را بررسی میکنیم.
در کل فقط ۲۱ میلیون بیت کوین تولید خواهد شد. کل فرآیند در حدود سال ۲۱۴۰ به پایان میرسد. تا آن زمان، تعداد کوینهای جدیدی که از طریق فرآیند ماینینگ ایجاد میشوند، تقریبا هر چهار سال یک بار نصف میشود.
این به عنوان «هاوینگ بیت کوین» شناخته میشود و برای ایجاد آنچه اقتصاددانان آن را کمیابی مینامند طراحی شده است؛ در نتیجه باعث افزایش قیمت میشود. اگرچه ممکن است ۲۱ میلیون عدد بزرگی به نظر برسد، اما در مقایسه با ۸ میلیارد نفر جمعیت کره زمین، این تعداد بسیار کم است.
همین عدم تعادل است که باعث میشود بسیاری از مردم بیت کوین را با طلا مقایسه کنند و آن را به عنوان یک دارایی ذخیره ارزش تصور کنند.
با این حال، کوین هایی وجود دارد که برنامه تولیدشان بسیار متفاوت است. به عنوان مثال، دوج کوین (Dogecoin) و گرین (Grin) ضریب صدور یکسانی دارند که برای هر بلاک جدید ایجاد شده برای همیشه یکسان است. این به این معنی است که منبع توکن آنها اساسا نامحدود است.
بنیانگذاران گرین امیدوارند که این ویژگی باعث قیمتی پایدار شده و در نتیجه تبدیل آن را به ارزی قابل استفاده، آسان کند. سالها طول خواهد کشید تا بفهمیم آیان این ایده واقعا درست است یا خیر.
در بین این دو موقعیت، کوینها و توکنهای زیادی وجود دارند – بسیاری از آنها مبتنی بر اتریوم هستند – که عرضه محدود دارند، اما تعداد کل توکنهای آنها بسیار زیاد است.
به عنوان مثال، حداکثر ذخیره برای توکن Tron بیش از ۱۰۰ میلیارد است. اما آیا تحلیل فاندامنتال Fundamental ما از یک ارز میتواند برای سایر رمزارزها نیز قابل بسط باشد؟ همچنین شرایطی وجود دارد که تعداد کوینها یا توکنها کاهش مییابد. برخی از پروژهها قوانینی را ایجاد کردهاند که باعث میشود تعداد مشخصی از آنها در بازههای مشخص زمانی سوزانده شوند – این بدین معنی است که آنها به یک کیف پول منتقل میشوند که قابل بازیابی نیست.
سوزاندن معمولا به هزینههای عملیاتی مربوط است، به طوری که هرچه دارایی بیشتری استفاده شود، توکن های آن سریعتر سوزانده میشوند.
بررسی توکنومیک رمز ارزها بسیار اهمیت دارد
ست کلارمن (Seth Klarman) غول سرمایهگذاری بازارهای مالی، در کتاب معروف سرمایهگذاری خود به نام Margin of Safety، توضیح میدهد که «در کوتاهمدت عرضه و تقاضا به تنهایی قیمتهای بازار را تعیین میکنند».
اگر به این جمله اعتقاد داشته باشیم و آن را به غیر از بازار سهام درباره داراییهای دیجیتال که از تکنولوژی بلاک چین استفاده میکنند هم صادق بدانیم، در نتیجه درک عواملی که بر عرضه یا تقاضا تاثیر میگذارند هم برای معاملهگران و هم برای سرمایهگذاران از اهمیت حیاتی برخوردار است و نتیجه آن یک تحلیل فاندامنتال جمعی خواهد بود.
در این صورت فاکتورهایی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. شاید مهمترین آنها درک چگونگی استفاده از ارز دیجیتال باشد. آیا ارتباط مشخصی بین «استفاده از پلتفرم یا سرویس در حال ساخت» و «خود دارایی» وجود دارد؟ اگر دارد احتمالا یک سرویس در حال رشد به خرید و استفاده نیاز دارد که در نهایت به افزایش قیمت کمک میکند. اما اگر اینگونه نباشد چگونه میتوان از توکن استفاده کرد؟
سوالات مهم دیگر شامل موارد زیر است:
- در حال حاضر چند توکن یا کوین وجود دارد؟
- چه تعدادی در آینده وجود خواهد داشت و چه زمانی ایجاد میشوند؟
- مالک کوینها کیست؟ آیا تعدادی از آنها کنار گذاشته شده تا در آینده به توسعهدهندگان تعلق بگیرد؟
- آیا اطلاعاتی مبنی بر اینکه تعداد زیادی از توکنها بین رفتهاند، سوختهاند، حذف شدهاند یا به نوعی غیرقابل استفاده هستند، وجود دارد؟
توکنومیکس برای پیشبینی اینکه در آینده یک دارایی چه ارزشی پیدا خواهد کرد نیز کارآمد هستند. به عنوان مثال، بسیاری از افراد تازهوارد به حوزه رمزارز فکر میکنند: «اگر این کوین به اندازه بیت کوین با ارزش شود، پس یک روزی…» اما این یک تحلیل فاندامنتال Fundamental یا بنیادین نیست، در حالی که در واقعیت شاید هیچوقت چنین چیزی ممکن نباشد.
به عنوان مثال بیایید به دو کوین بیت کوین کش و ترون فکر کنیم. تصور اینکه روزی رمز ارز ترون همانند بیت کوین قیمتهای چند ده هزار دلاری را به خود ببیند کاملا دور از انتظار است. زیرا با وجود بیش از ۱۰۰ میلیارد کوین TRX، اگر قیمت آن هزاران دلار ارزش داشته باشد، ترون باید به با ارزشترین دارایی تاریخ تبدیل شود، چقدر احتمال وقوع آن وجود دارد؟ گرچه به نظر میرسد این سوالات به پاسخهای پیچیدهای نیاز دارند، اما آنها راهی جدید برای تحلیل فاندامنتال داراییهای رمزارز فراهم میکنند و به شما کمک میکنند تا درک کنید که آیا یک دارایی بهخصوص، آیندهای پربارتر از دارایی دیگر دارد یا خیر.
پرسش و پاسخ
- اطلاعات مربوط به قیمت، حجم معاملات، تعداد هر کوین را از کجا ببینیم؟
سایت کوین مارکت کپ یکی از جامعترین سایتهایی است که این اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد. همچنین میتوان از سایت کوین گکو استفاده کرد.
- اطلاعات فاندامنتال Fundamental مربوط به توکنهای حوزه دیفای را از کجا ببینیم؟
سایت DEFI PULSE یکی از معتبرترین منابع در این حوزه است.
- اطلاعات درون زنجیره هر شبکه بلاکچین را از چه منابعی جمع آوری کنیم؟
اطلاعات درون زنجیرهای به تمامی اطلاعات یک شبکه بلاکچین از قبیل، هش ریت شبکه، تعداد نودها، تراکنشهای درون شبکه، تعداد آدرسهای کیف پول در یک شبکه، نهنگهای یک شبکه، کارمزد تراکنشها و غیره گفته میشود. یکی از منابعی که تمامی این اطلاعات را به صورت جامع ارائه میدهد، سایت bitinfocharts.com است.
نتیجه گیری
در این مقاله سعی کردیم تا پاسخی به سوال مهم تحلیل فاندامنتال چیست ارائه دهیم. ابزار و تکنیکهای ارزیابی بنیادی یک پروژه ارز دیجیتال را نشان دادیم. اینکه چطور میتوان تشخیص داد که یک پروتکل یا شبکه بلاک چین، آینده دار بوده و ارزش سرمایهگذاری دارد، یکی دیگر از مباحثی بود که در این مقاله به آن پرداختیم. در انتها برای نمومه تحلیل فاندامنتال شبکه اتریوم و رمز ارز اتر را انجام دادیم.
تحلیل فاندامنتال Fundamental یا بنیادی در بازار ارزهای دیجیتال نیاز به تخصص بالایی دارد. زیرا این حوزه مبتنی بر فناوری و تکنولوژی بوده و شناخت پروژهها و ایدههای شبکههای این حوزه، کار سادهای نخواهد بود. ما در این مقاله ابزارهایی را معرفی کردیم که با استفاده از آنها میتوان شناخت عمیقتری نسبت به یک پروژه بدست آورد.