عدم تعامل بلاک چینهای مختلف با یکدیگر به عنوان یکی از معضلات تکنولوژی بلاکچین شناخته میشود. پلهای بلاک چین (Blockchain Bridge) نرمافزارهایی هستند که برای انتقال توکنها از یک بلاک چین به بلاک چین دیگر استفاده میشوند. این نرمافزار سرویسی را برای کاربران فراهم میکند، که در هر دو شبکه و به طور همزمان عمل صدور و انتقال توکنها، انجام میشود.
زمانی که کاربر میخواهد توکنهای خود را بین دو شبکه جابجا کند، بریج آنها را در شبکه اصلی انتخاب کرده و به شبکه مورد نظر خود انتقال میدهد. در این مقاله به این میپردازیم که بریج یا پل بلاک چین چیست، چگونه توکنها را از یک شبکه به شبکه دیگر انتقال میدهد و در چه دستهبندیهایی تفکیک میشود. با صرافی سیمیا همراه باشید.
فهرست محتوا
دلایل ساخت پل بلاک چین چیست؟
فناوری بلاک چین از سال ۲۰۰۸ و زمانی که وایت پیپر بیت کوین منتشر شد، مسیر طولانی را طی کرده است. در آن زمان شبکههای مختلف بلاکچینی با اهداف و قابلیتهای متنوع ایجاد شدند.
یکی از ارزشهای کلیدی فناوری بلاک چین تمرکززدایی از اداره شدن و کنترل پول و دادهها توسط یک سازمان مرکزی است. اکنون شبکههای مختلف به این امر دست پیدا کرده و بسیاری از آنها توسط هزاران نفر در سراسر دنیا به فعالیت خود ادامه میدهند.
اما از آنجایی که تعداد شبکههای بلاک چین همچنان در حال افزایش است، آنها تا حد زیادی از یکدیگر جدا میمانند. هر کدام از این شبکهها قابلیتهای متفاوتی دارند و جدا ماندن آنها از یکدیگر باعث میشود تا نتوانند اطلاعات یا توکنهای خود را با سایر بلاک چینها به اشتراک بگذارند.
این مساله باعث میشود تا یکی از اصول اولیه بلاکچین یعنی عدم تمرکز نقض شود و هر کدام از شبکهها به تنهایی و بدون ارتباط با یکدیگر به فعالیت خود ادامه دهند.
فقدان تعامل بین شبکههای بلاک چین نه تنها تمرکززدایی را محدود میکند، بلکه باعث میشود نوآوری، تجارت آزاد و ارتباط فناوریهای مختلف با یکدیگر محدود شود. به طور کلی در حال حاضر برنامههای کاربردی طراحی شده برای یک شبکه فقط در آن شبکه کار میکنند و این مساله پتانسیل آنها را برای پذیرش گستردهتر محدود میکند.
با بلوغ تکنولوژی بلاک چین و امکان ساخت بریج بین شبکههای مختلف این مشکلات برطرف میشوند. با استفاده از بریجها بلاک چینها با یکدیگر قابلیت همکاری پیدا کرده و برنامهها میتوانند از مزایا و خدمات بلاکچینهای مختلف بهرهمند شوند.
ساخت پل بلاک چینی تاثیر عمدهای در توسعه بلاک چین خواهد داشت؛ زیرا قابلیتهای جدید، غیرمتمرکز و قابل تعامل با یکدیگر شروع به شکلگیری میکنند.
به طور مثال برنامههایی مانند امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، میتوانند در چندین شبکه بلاکچینی بنا شوند، با شبکههای مختلف تعامل داشته باشند و کاربران بتوانند به طور همزمان از امکانات بسیاری از شبکهها بهرهمند شوند.
دیفای چیست؟ همه چیز درباره امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) به زبان ساده
پل بلاک چینی چیست؟
پل بلاک چین اتصالی است، که امکان انتقال توکنها یا دادههای دلخواه از یک زنجیره به زنجیره دیگر را فراهم میکند. هر دو زنجیره میتوانند پروتکلها، قوانین و مدلهای حاکمیتی متفاوتی داشته باشند، اما با استفاده از بریجها یک راه ایمن برای به اشتراکگذاری دادهها با یکدیگر داشته باشند.
پلهای بلاکچینی به منظور انجام اهداف مختلفی ایجاد میشوند. از این پلها میتوان برای دستیابی به اهداف زیر استفاده کرد:
- انتقال یک توکن از یک شبکه به شبکه دیگر
- تبادل دادههای مختلف بین بلاک چینها
- ارتباط با قراردادهای هوشمند
- تایید هویت دیجیتال غیرمتمرکز (Decentralized Identifiers)
- استفاده از اطلاعات خارج از زنجیره مانند اوراکلها
پل بلاک چینی چگونه کار میکند؟
پلهای بلاک چینی معمولا با پروتکلی به نام ایجاد و قفل کردن (Mint And Lock) فعالیت میکنند. در بریجها واقعا انتقالی انجام نمیشود؛ به طور مثال هنگام انتقال استیبل کوین USDT با استفاده از بریج شبکه آوالانچ به شبکه اتریوم، واقعا توکن USDT از شبکه آوالانچ به شبکه اتریوم تبدیل نمیشود.
فرایندی که در حقیقت در بریجها انجام میپذیرد این است، که توکنی که در حال انتقال است، در شبکه اول قفل شده و در شبکه بعدی به همان تعداد ایجاد (Mint) میشود. در ادامه عملکرد بریجها را به طور کامل تشریح میکنیم:
نحوه عملکرد بریجها
به طور مثال اگر یک کاربر با استفاده از بریج شبکه آوالانچ (Avalanche) قصد انتقال ۱۰۰ واحد تتر به شبکه اتریوم را داشته باشد، ۱۰۰ واحد تتر او در شبکه آوالانچ قفل شده و ۱۰۰ واحد توکن تتر در شبکه اتریوم ایجاد میشود و سپس به حساب کاربر انتقال مییابد.
تصور کنید آلیس دارای ETH در شبکه اصلی اتریوم است و میخواهد از آن در شبکه آوالانچ استفاده کند. این دو زنجیره دارای پروتکلها، قوانین و مکانیسمهای اجماع خاص خود هستند و بنابراین امکان همکاری بین آنها وجود ندارد.
در چنین حالتی، پروتکلی باید به عنوان واسطه عمل کرده و راهی برای انتقال اطلاعات از شبکه اصلی اتریوم به Avalanche ارائه دهد.
برای انجام این کار آلیس باید داراییها خود را از طریق یک پل بلاک چینی به منظور انتقال ایمن ETH از شبکه اصلی اتریوم به Avalanche منتقل کند. با استفاده از این پل بلاک چینی، آلیس میتواند کوین ETH روی شبکه اتریوم را به رپد اتر (wETH) در شبکه آوالانچ تبدیل کند.
پل ها اساسا ارتباط بین بلاک چینهای مختلف را امکانپذیر میکنند. بدون وجود بریجها از نظر عملی هیچ راه واحدی برای برقراری ارتباط بین بلاک چینها وجود ندارد. پلها دارای خصوصیات مختلف با نقاط قوت منحصربهفرد خود هستند. بریجها با ایجاد کانالهای ارتباطی بین دو بلاک چین کار میکنند.
در حالت ایدهآل بلاک چینها میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ اما در واقعیت این امر امکانپذیر نیست، زیرا یک بلاک چین نمیتواند وضعیت بلاکچین دیگری را ذخیره کند.
فرض کنید یک برنامه غیر متمرکز (DApp) در شبکه اتریوم میخواهد با یک DApp در شبکه سولانا (Solana) ارتباط برقرار کند. به دلیل تفاوت ساختار بین اتریوم و سولانا، آنها نمیتوانند به سادگی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. دلیل عدم توانایی شبکهها برای برقراری ارتباط با یکدیگر عبارت است از:
- شبکه اتریوم و سولانا از وضعیت یکدیگر اطلاعی ندارند.
- هر دو شبکه فقط میتوانند اطلاعات زنجیره خودشان را ذخیره و بررسی کنند و هیچکدام راهی برای دریافت اطلاعات خارج از زنجیره خود ندارند.
برای هر دو بلاک چین، دریافت پیام از شبکه دیگر مانند تعامل با دنیای خارج است، که هیچ چیز درباره آن نمیدانند. از این رو نمیتوان تراکنشها و دادهها بین دو شبکه مختلف را به یکدیگر انتقال داد.
علاوه بر این بلاک چینها فقط میتوانند دادهها را در یک جهت ارسال کنند. به عبارت سادهتر یک بلاک چین میتواند در یک کانال به بلاک چین دیگر پیام ارسال کند؛ اما راهی برای بلاک چین دریافت کننده پیام وجود ندارد، که در همان کانال پاسخ دهد و تایید کند که پیام دریافت شده است.
بنابراین برای ایجاد اعتماد بین بلاک چینها و امکان ارتباط دو طرفه، به یک واسطه نیاز است. واسطهای که بتواند شکاف بین این بلاک چینها را پر کند، بریجها هستند.
اینجاست که پلهای بلاک چینی نه تنها انتقال پیامها، دادهها و منابع را بین بلاک چینهای مختلف امکانپذیر میکنند، بلکه انتقال داراییهای زنجیرهای را نیز انجام میدهند. با وجود پلها بلاکچینها دیگر محدود به ارتباطات یک طرفه نیستند، زیرا پلها آنها را قادر میسازند تا با سایر بلاکچینها و به صورت رفت و برگشتی ارتباط برقرار کنند.
پلها از مکانیسمها یا واسطههای مختلفی استفاده میکنند که نقش تاییدکنندههای بین بلاک چینها را برای فعال کردن ارتباطات و ایجاد اعتماد بین آنها ایفا میکنند. بدون این واسطههای خارج از زنجیره ارتباط بین بلاک چینها امکانپذیر نخواهد بود.
طرز کار بریج ها چگونه است؟
نحوه انجام کار در این بریجها را با یک مثال تشریح میکنیم، فرض کنید میخواهید یک واحد بیت کوین را از شبکه بیت کوین به شبکه اتریوم تبدیل کنید. در این مثال ما نحوه کار بریج tBTC را تشریح میکنیم. در این مدل، برای یک ضرب یک واحد WBTC در شبکه اتریوم، از یک الگوریتم امضای منحنی بیضوی (ECDA) استفاده میشود.
بریج tBTC از شبکه Keep برای انجام مبادلات خود استفاده میکند. هنگام تبدیل ۱ واحد بیت کوین از شبکه بیت کوین به ۱ واحد BTC در شبکه اتریوم، از شبکه KEEP درخواست میشود تا یک تراکنش برای انتقال یک واحد BTC را امضا کند.
قراردادهای هوشمند از یک ECDSA برای برقراری ارتباط با زنجیره متقابل استفاده میکنند، در حالی که شبکه Keep زیرساخت بریج tBTC را تامین میکند، حفظ حریم خصوصی کاربران را در طول مبادلات تضمین میکند.
پس از درخواست یک ECDSA پیوندی، یک گروه امضاکننده به طور تصادفی از مجموعه اعتبارسنجهای بریج انتخاب میشوند و ۱۵۰ درصد از ارزش یک واحد BTC را در شبکه ETH به عنوان وثیقه میگذارند. سپس اعتبارسنجها با استفاده از یک پروتکل ECDSA یک کیف پول بیت کوین تولید میکنند.
کاربر ۱ واحد بیت کوین را به کیف پول بیت کوین ایجاد شده توسط اعتبارسنجها ارسال میکند. در مرحله بعد، کاربر یک سند SPV مبنی بر انجام تراکنش سپرده خود تولید میکند و آن را به زنجیره اتریوم ارسال میکند. سپس کاربر میتواند معادل wBTC خود را در شبکه اتریوم دریافت کند.
اگر کاربران بخواهند برعکس عمل کنند و wBTC را دوباره به BTC تبدیل کنند، باید همان فرآیند را طی کنند.
گروههای امضاکننده متشکل از سه نود هستند، که بهطور تصادفی از مجموعه بزرگی از اعتبارسنجها انتخاب شدهاند، آنها سپردههای بیتکوین را نگهداری میکنند. سپس گرهها به طور تصادفی از یک استخر بزرگ انتخاب میشوند و از هر گونه سهلانگاری یا دستکاری جلوگیری میکنند.
مدل تشریح شده در این بخش از بریجهای نوع Trusted Bridge است، که در ادامه به طور کامل انواع آنها را مورد بررسی قرار میدهیم.
طبقه بندی بریجها بر اساس عملکرد آنها
همانطور که پیشتر بیان شد، بریجها نیز مانند شبکههای بلاک چینی به دو دسته خصوصی و عمومی تقسیم میشوند. دسته خصوصی Blockchain Bridgeها، Trusted Bridge یا فدریتد بریج (Federated bridge) نامیده میشوند و دسته دیگر Trustless Bridge نام دارند. در ادامه نحوه کار هر کدام از این بریجها را مورد بررسی قرار میدهیم:
Trustless Bridge
پلهای بلاک چینی Trustless تقریبا مانند یک شبکههای بلاک چین عمومی عمل میکنند، در این بریجها که هر کسی میتواند بدون نیاز به هیچگونه مجوزی به آنها بپیوندد.
همانطور که ماینرهای اتریوم برای تایید تراکنشها از شبکه اتریوم پاداش دریافت میکنند، کاربران Trustless Bridgeها نیز برای تایید تراکنشها پاداش میگیرند. پل بلاک چینی Syscoin-Ethereum یک نمونه معروف از پلهای Trustless است، که امکان تبادل بین شبکه اتریوم و شبکه Syscoin را بدون نیاز به شخص ثالث فراهم میکند.
Trusted Bridge
پلهای بلاکچینی قابل اعتماد (Trusted Bridge) نیز عملکردی مانند بلاک چینهای خصوصی دارند. این بریجها از یک مرجع مرکزی برای انجام عملیات خود استفاده میکنند.
به این بریجها پلهای قابل اعتماد گفته میشود؛ زیرا کاربران برای استفاده از این پلها و نگهداری رمزارزهای خود، باید به شخص ثالث اعتماد کنند؛ به طور مثال Multichain Bridge و Binance <> Ethereum bridge از نوع پلهای قابل اعتماد محسوب میشوند.
در Trusted Bridge افرادی که وظیفه انجام و تایید تراکنشها را دارند، توسط یک سازمان مرکزی اداره میشوند. بنابراین در این نوع از بریجها انگیزهای برای انجام کارهای خرابکارانه یا متقلبانه وجود ندارد.
در پلهای بلاک چینی فدریتد، گروهی از شرکتکنندگان با هم کار میکنند تا تراکنشهای بین زنجیرهها را تایید کنند. تعداد آنها میتواند به هر میزانی باشد.
تعداد امضاکنندهها در این بریجها بر اساس الزامات مدل امنیتی آنها تغییر میکند. افراد در فدریتد بریج ها به عنوان نودها یا گرههای پل بلاک چینی کار میکنند و اداره جریان اطلاعات بین زنجیرهها توسط آنها اداره میشود. در این مدل از بریجها دارایی افراد توسط اعضای بریج کنترل میشود و خطرات زیر را در پی دارد:
- خطر سانسور: اپراتورهای بریج از نظر تئوری میتوانند از انتقال داراییهای کاربران جلوگیری کنند.
- ریسک نگهداری: در این بریجها اپراتورهای پل میتوانند برای سرقت وجوه کاربران با یکدیگر تبانی کنند یا مورد حملههای هکری قرار گرفته و اموال کاربران به سرقت بروند؛ مانند اتفاقی که در هک بریج شبکه رونین یا هک شبکه ورم هول اتفاق افتاد.
طبقه بندی بریجها بر اساس ارتباط آنها
بریجها را میتوان بر اساس نحوه ارتباط با یکدیگر در دستههای زیر نیز طبقهبندی کرد:
- پلهای متصل کننده شبکههای لایه یک
این بریجها زنجیرههای مختلف L1 را به یکدیگر متصل میکنند؛ به عنوان مثال Avalanche Bridge شبکه اتریوم و آوالانچ را به هم متصل میکند.
- پلهای متصل کننده شبکههای لایه اول به لایه دوم
این بریجها شبکه اصلی را به راه حلهای مختلف لایه دوم و راه حلهای لایه ۲ را به یکدیگر متصل میکنند؛ به عنوان مثال بریج Across پلی است که شبکه اصلی اتریوم را به راه حلهای لایه ۲ مانند Arbitrum و Optimism متصل میکند. Hop Protocol پلی است که L2های مختلف را علاوه بر اتصال به شبکه اصلی اتریوم، به یکدیگر نیز متصل میکند.
این دستهبندی را میتوان در دنیای واقعی به این شکل توصیف کرد: بلاک چینها را به عنوان شهر در نظر بگیرید، میتوان گفت که پلهای بلاکچینی ها مانند جادههایی هستند که شهرهای مختلف را به هم متصل میکنند. این جادهها را میتوان در دستههای زیر طبقهبندی کرد:
- بزرگراههای اصلی، که جادههایی هستند که همه شهرهای بزرگ را به هم متصل میکنند. بریجهای متصل کننده شبکههای لایه یک به عنوان بزرگراههای اصلی در نظر گرفته میشوند.
- بزرگراههای داخل شهر، که جادههایی هستند که بخشهای مهمی از یک شهر را به هم متصل میکنند. بریجهای متصل کننده شبکههای لایه یک به لایه دو و لایه ۲ به یکدیگر نیز به عنوان بزرگراههای درون شهری در نظر گرفته میشوند.
طبقه بندی بریجها بر اساس نحوه انتقال داراییها
پلهای بلاکچینی را همچنین میتوان بر اساس مکانیسمی که برای جابجایی داراییها در شبکههای مختلف استفاده میکنند، طبقهبندی کرد. به طور کلی و بر اساس نحوه جابجایی داراییها، بریجها در دستهبندیهای زیر قرار میگیرند:
قفل کردن و ایجاد (Lock And Mint)
این بریجها داراییها را در شبکه مبدا قفل کرده و در شبکه مقصد ضرب یا Mint میکنند؛ به طور مثال بریجهای Polygon، آوالانچ و Wrapped BTC از این روش استفاده میکنند. برای فهم آسانتر این موضوع به مثال زیر توجه کنید.
تصور کنید با ماشین خود از شهر A به شهر B که توسط یک پل به هم متصل است، سفر میکنید. وقتی به پل رسیدید و آماده ترک شهر A به شهر B هستید، ماشین خود را در انباری در شهر A بگذارید و در عوض، یک ماشین مشابه در شهر B دریافت خواهید کرد. هنگامی که به شهر A برگشتید، میتوانید به سادگی ماشینی را در شهر B که در بدو ورود دریافت کردهاید بازگردانید و ماشین اصلی خود را ببرید.
این شبیه به مکانیسم قفل و ایجاد است که توسط بریجها استفاده میشود.
سوزاندن و ایجاد (Burn And Mint)
این بریجها داراییها را در زنجیره مبدا سوزانده و در زنجیره مقصد ایجاد میکنند. به عنوان مثال بریجهای Hop و Across از این روش استفاده میکنند.
در این مکانیسم برای ترک شهر A، باید ماشین خود را از بین ببرید و در عوض یک ماشین مشابه در شهر B دریافت خواهید کرد. هنگامی که به شهر A بازگردید، دوباره همان روند انجام میشود، باید ماشین خود را در شهر B نابود کنید و یک ماشین مشابه در شهر A دریافت کنید. این شبیه به مکانیسم سوزاندن و ایجاد است که توسط بریجها استفاده میشود.
مبادلات اتمی (Atomic Swap)
این پلها داراییهای موجود در زنجیره مبدا را با داراییهای زنجیره مقصد مبادله میکنند. به طور کلی آنها از روش Trustless استفاده میکنند.
این بریجها برای مبادله داراییها به قراردادهای هوشمند خود تکیه میکنند و نیاز به شخص ثالث قابل اعتماد لازم در مکانیسمهای قفل کردن و ایجاد یا سوزاندن و ایجاد ندارند؛ به طور مثال بریجهای cBridge و Connext از این روش استفاده میکنند.
در این مکانیسم ماشین خود را در شهر A با ماشین دیگری در شهر B تعویض میکنید. وقتی میخواهید به شهر A بازگردید، میتوانید دوباره همان روند را دنبال کنید و ماشین خود را در شهر B با ماشین دیگری در شهر A تعویض کنید. این شبیه به مکانیسم مبادلات اتمی است، که توسط بریجها استفاده میشود.
طبقهبندی بریجها بر اساس عملکرد آن ها
طبقهبندیهای ذکر شده در بالا بین بریجها، به طور گستردهای آنها را از یکدیگر متمایز میکند؛ اما عملکرد آنها نیز تفاوت بسیار زیادی با یکدیگر دارد. بریجها را میتوان بر اساس عملکرد آنها، در دستههای زیر طبقهبندی کرد:
پلهای بلاک چینی بین دو شبکه مختلف
این پلها عمدتا برای پشتیبانی از انتقال داراییها بین دو بلاک چین طراحی شدهاند. عموما در چنین بریجهایی از مکانیزم قفل کردن و ایجاد استفاده میشود؛ به طور مثال پلهای بومی مانند Binance <> Ethereum Bridge ،Avalanche Bridge و Polygon Bridge در این دسته طبقهبندی میشوند.
پلهای چند زنجیرهای (Multichain Bridge)
این بریجها برای انتقال داراییها از طریق چندین بلاک چین طراحی شدهاند. آنها به گونهای ساخته شدهاند که میتوانند در هر نوع بلاک چین L1 یا L2 مستقر شوند. به طور مثال بریجهای Connext و cBridge در این دستهبندی قرار میگیرند.
پلهای اختصاصی (Specialized Bridges)
این بریجها بر روی اکوسیستمهای خاص متمرکز شدهاند و برای پشتیبانی از انتقال داراییها از یک شبکه اختصاصی طراحی شدهاند.
به دلیل اختصاصی بودن، این پلها قادر به تسهیل معاملات زنجیرهای سریعتر و ارزانتر هستند. به طور مثال بریج Hop یک بریج اختصاصی برای انتقال داراییها در شبکههای لایه ۲ است و بریج Across پلی است که بر انتقال سریع و ارزان داراییها از شبکههای L2 به شبکه اصلی اتریوم متمرکز است.
پلهای داراییهای Wrapped شده
این پلها بهطور اختصاصی طراحی شدهاند تا امکان انتقال داراییهای غیربومی به بلاک چینهای مختلف را فراهم کنند. آنها این کار را با ایجاد داراییهای رپد شده در زنجیره مقصد انجام میدهند که نشان دهنده دارایی اصلی در زنجیره مبدا است. به عنوان مثال wrapped BTC و wMonero در این دسته از بریجها جای میگیرند.
پلهای مختص انتقال دادهها (Data Specific Bridges)
اینها پروتکلهای به منظور قابلیت همکاری هستند که بهطور خاص برای انتقال دادههای دلخواه در چندین بلاک چین مختلف طراحی شدهاند. به طور کلی این پروتکلها به لایه پایه برای برنامههای غیرمتمرکز (DApp) تبدیل میشوند و دستیابی به قابلیت ترکیب زنجیرهای را برای آنها ممکن میکنند. به طور مثال IBC ،Nomad ،Data Movr و Celer در این دسته قرار میگیرند.
بریجهای برنامههای غیرمتمرکز (DApp Specific Bridges)
از نظر فنی این مدل از بریجها در دستهبندی پلهای بلاک چینی قرار ندارند؛ بلکه این DAppها با اتصال به بلاک چینهای مختلف، یک اکوسیستم ایجاد کردهاند که اجازه میدهد ارزش در بین بلاک چینها به روشی مشابه بریجها منتقل شود.
به طور مثال Thorchain یک بازارساز خودکار (AMM) غیرمتمرکز است، که با استفاده از ایجاد استخرهای نقدینگی بین زنجیرهای امکان تبادل رمزارزها را در بین بلاکچینها فراهم میکند. نمونههای دیگر از این دسته عبارتند از: Anyswap، Wanchain و Synapse.
جمع بندی
هر کدام از پلهای بلاک چینی دارای رویکردی متفاوت هستند و نمیتوان تمامی آنها را در یک دستهبندی قرار داد و با یکدیگر مقایسه کرد. هیچ راه حل کاملی برای ارتباط بلاکچینها وجود ندارد؛ اما بریجها یکی از امنترین راههای موجود به منظور انتقال دارایی بین بلاکچینها هستند.
پلهای بلاک چینی نقاط قوت و ضعف خاص خود را دارند و همانطور که در بلاکچین ۳ گانهای به نام غیرمتمرکز بودن، مقیاسپذیری و امنیت وجود دارد، بریجها نیز نمیتوانند به طور همزمان سهگانه قابلیت غیرمتمرکز بودن،توسعهپذیری و پشتیبانی از بلاکچینهای مختلف را فراهم کنند؛ بنابراین هر کدام از آنها دارای نقاط ضعفی خواهند بود. در حال حاضر ابیش از ۵۰ بریج منحصربهفرد وجود دارد.
و توصیه میشود که کاربران به جای گرفتار شدن در جزئیات تفاوت بین انواع مختلف بریجها، برروی استفاده از پتانسیل و امنیت آنها متمرکز باشند. عدم تعامل بلاک چینهای مختلف با یکدیگر به عنوان یکی از معضلات تکنولوژی بلاکچین شناخته میشود.
پلهای بلاک چینی (Blockchain Bridge) نرمافزارهایی هستند که برای انتقال توکنها از یک بلاک چین به بلاک چین دیگر استفاده میشوند. این نرمافزار سرویسی را برای کاربران فراهم میکند، که در هر دو شبکه و به طور همزمان عمل صدور و انتقال توکنها، انجام میشود.
زمانی که کاربر میخواهد توکنهای خود را بین دو شبکه جابجا کند، بریج آنها را در شبکه اصلی انتخاب کرده و به شبکه مورد نظر خود انتقال میدهد. در این مقاله به این پرداختیم که بریج یا پل بلاک چینی چیست، چگونه توکنها را از یک شبکه به شبکه دیگر انتقال میدهد و در چه دستهبندیهایی تفکیک میشود.